جدول جو
جدول جو

معنی باب القبله - جستجوی لغت در جدول جو

باب القبله
(بُلْ قِ لَ)
در اماکن مقدسۀ شیعه در عراق عرب و ایران، دری است که بسوی قبله باز شود. این رسم در قدیم نیز بوده و دروازه ای را که از طرف قبله بشهر وارد میشد باب القبله میگفتند. برای نمونه رجوع به الحلل السندسیه ج 2 ص 140 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(بُلْ مَ بَ رَ)
محله و دروازه ای است به بغداد. (تجارب الامم چ عکسی لیدن ج 21 ص 412)
لغت نامه دهخدا
(بُلْ عِ لَ)
یکی از چهار در دیوار شمالی مسجد حرام:...چون از آن (باب الوسیط) بگذری سوی مشرق باب العجله است بیک طاق،... (سفرنامۀ ناصرخسرو چ برلین ص 106)
لغت نامه دهخدا
(بُسْ سَ لَ)
یکی از هفت دروازۀ کهندز شهر بخارا، بنا بروایت المقدسی ص 280. (احوال و اشعار رودکی، نفیسی ج 1 صص 78-79)
لغت نامه دهخدا
(بُدْ دِ لَ)
یکی از چهار دروازۀ شهر آمد: و چهار دروازه بر این شهرستان (آمد) است همه آهن بی چوب هر یکی روی بجهتی از جهات عالم. شرقی را باب الدجله گویند... (سفرنامۀ ناصرخسرو چ برلین ص 11)
لغت نامه دهخدا
(بُلْ حَ بَ)
یکی از چهار دروازۀ باروی بغداد:.... و چون خلافت بمستظهر بالله احمد بن المقتدی رسید آنرا (بغداد را) بارو و خندق به آجر ساخت. دور بارو بطرف شرقیش که آنرا حرمین خوانند هجده هزار گام است و چهار دروازه دارد: باب خراسان و باب خلیج و باب الحلبه... (نزهه القلوب چ لیدن 1331 ه. ق. ج 3 ص 34). یاقوت گوید: حلبه محلۀ بزرگ وسیعی است در مشرق بغداد نزدیک باب ازج و در مواضع دیگر
لغت نامه دهخدا
(بُلْ ؟)
دروازه ای به بغداد. (عیون الانباء ج 1 ص 303)
لغت نامه دهخدا
(بُلْ لاه)
یکی از چهار دروازۀ حلب: حلب را شهری نیکو دیدم بارۀ عظیم دارد...قلعۀ عظیم همه پرسنگ نهاده بقیاس چند بلخ باشد همه آبادان و بناها بر سر هم نهاده و آن شهر باجگاه است میان بلاد شام و روم و دیار بکر و عراق... چهار دروازه دارد:باب الیهود، باب اﷲ، باب الجنان، باب الانطاکیه... (سفرنامۀ ناصرخسرو چ دبیرسیاقی ص 12، چ برلین ص 84)
لغت نامه دهخدا
درخدا، در رحمت الهی: سامری را آن هنر چه سود کرد کان فن از باب الهش مردود کرد. (مثنوی)
فرهنگ لغت هوشیار